مأموریت دفتر امور بیابان، مدیریت و کنترل کانونهای بحرانی فرسایش بادی است
مدیر کل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی گفت: مأموریت دفتر امور بیابان در سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، مدیریت و کنترل کانونهای بحرانی فرسایش بادی است
به گزارش مرکز اطلاع رسانی سازمان منابع طبیعی، وحید جعفریان در جمع خبرنگاران در استان مرکزی اعلام کرد: کانونها بحرانی بیابان زایی در ایران وسعتی بالغ بر 14 میلیون هکتار را شامل میشود و بخشی از مناطق تحتتأثیر فرسایش بادی را دربرمیگیرد که به منابع زیستی خسارت وارد میکند.
جعفریان ادامه داد: مناطق تحتتأثیر البته ابعاد وسیعتری دارند و حدود 30 میلیون هکتار در کشور را شامل میشوند. در واقع، زمانی که هرگونه تأسیسات، اراضی کشاورزی، روستاها، منابع زیست انسانی و جادهای در این مناطق آسیب ببیند، نام آن کانون بحرانی فرسایش بادی خواهد بود.
او گفت: فعالیتهای ما نیز عموماً متمرکز بر کانونهای بحرانی است. بهعنوان مثال شاهد هستیم طوفانهای ماسهای در استان مرکزی بهسمت زون تأسیسات صنعتی شهر اراک پیش میروند. برای پیشگیری از آسیب به این زون، ما برنامههای کنترلکننده و حفاظتکننده از منابع زیست انسانی را در دستورکار قرار میدهیم. اگر بخواهم آماری از سطح فعالیتهای انجامشده بهصورت ملی ارائه دهم، باید بگویم وسعت فعالیتهایی اجرایی صورتگرفته 300 هزار هکتار در سال در زمان برنامۀ ششم توسعه بوده است که این رقم نیازمند افزایش اعتبارات، حداقل به میزان 5 برابر است تا عقبماندگیهای ناشی از هجوم ماسههای روان به منابع زیستی انسانی را بهنوعی خنثی کنیم.
به گفته جعفریان بایستی در برنامههای سیاستگذاری کلان ملی به موضوع مقابله با بیابانزایی توجه جدی و اولویتدار شود.
مدیر امور بیابان، عدد بیابانزایی در ایران را یک میلیون هکتار در سال اعلام کرد و افزود: در صورت اجراییشدن برنامههای مقابله با آن، سالانه فقط 300 هزار هکتار از اراضی از بیابانشدن جان به در میبرند، یعنی روند بیابانیشدن، 700 هزار هکتار در هر سال جلوتر است
وحید جعفریان همچنین گفتـ: فعالیتهای مقابله با بیابانزایی براساس تعریفی که شد سابقهای قریب به 60 ساله در کشور دارد. در این دوره زمانی بخش وسیعی از مناطق بیابانی تبدیل به جنگلهای دستکاشت شدهاند. حدود 1.3 میلیون هکتار از عرصههای بیابانی در حال حاضر جنگلهای دستکاشتی هستند که حافظ شهرها و روستاهای حاشیه این عرصهها به حساب میآیند. در کنار آن باید بگویم که جمعاً با سایر پروژهها حدود هفت تا هشت میلیون هکتار فعالیت اجرایی از ابتدا تا امروز در این عرصه ها انجام شده است.
جعفریان اضافه کرد: بهطور متوسط چیزی حدود 300 تا 400 میلیارد تومان در برنامۀ ششم توسعه بهصورت سالانه در فعالیتهای مقابله با بیابانزایی هزینه کردیم که به هیچ عنوان کافی نبوده و قابل مقایسه با شدت بیابانزایی و تخریب در کشور نیست. از طرفی یکی از سیاستهای اخیر ما توجه به سرمایهگذاری بخش خصوصی است. در حوزۀ قانونگذاری و سیاستگذاری و برنامههای ملی پشتیبان میتوانیم مشوقها و حمایتهایی را ببینیم تا صنایع و بهویژه بخش خصوصی متعهدانهتر جهت حفظ و پایداری سرمایهگذاری در این عرصهها برای احیای کانونهای بحرانی فرسایش بادی وارد عمل شود و بهاینترتیب فعالیتهای خود را تضمین کند.
این مسئول امور بیابان سازمان منابع طبیعی خاطر نشان کرد: این سازمان ارزیابی علمی را در ارتباط با اثربخشی فعالیتهایش در دستورکار قرار داده و گزارشهای ادواری هم به چاپ رسیده است. یکی از اقداماتی که باید انجام شود و مورد درخواست ما هم بوده توسعۀ ایستگاههای سنجش و پایش فرسایش بادی و اثربخشی فعالیتهای اجرایی است که اولین گام را با همکاری دانشگاه یزد در دشت میبد برداشتهایم. در این منطقه ایستگاه سنجش فرسایش بادی داریم که براساس برنامه، در یک منطقه فعالیت اجرایی صورت گرفته و منطقه شاهد را هم برای مقایسه داریم. گزارشهای یکساله نشان داده است در منطقهای در دشت میبد که نهالکاری صورت گرفته و تثبیت خاک را داشتهایم، دبی فرسایش بادی از 3500 کیلوگرم بر مترمربع به 35 کیلوگرم بر مترمربع کاهش یافته است، یعنی اثر کاشت نهال در کاهش فرسایش بادی 100 برابر بوده و عملاً نشان میدهد چقدر نیاز است که پوشش گیاهی در این مناطق وجود داشته باشد.
جعفریان سر انجام گفت: موضوع تخریب سرزمین مقولهای چندوجهی و پیچیده است. هرگونه سیاستگذاری در حوزههای مختلف نظیر منابع آب، تغییر کاربری اراضی و نحوۀ کشاورزی یا بهرهبرداری از منابعطبیعی میتواند در این فرآیند اثرگذار باشد. کاهش و افت آبهای زیرزمینی و تأمیننشدن حقابۀ محیط زیستی یکی از عوامل تخریب سرزمین است. تغییر کاربری نامتوازن و خارج از ظرفیت اکوسیستمهای حیاتی کشور میتواند به این موضوع دامن بزند. با درنظرگرفتن اینکه جنبۀ انسانی بیش از جنبۀ طبیعی سبب بیابانزایی میشود و براساس مطالعات انجامشده، یک میلیون هکتار در سال بیابانزایی داریم و لازم است در سیاستگذاریهای خود در حوزههای مختلف تجدیدنظر کنیم، زیرا ادامۀ این روند یعنی عرصههای بیابانی و کانونهای فرسایشی بادی بیشتر در کشور که زیست انسانی را تحتالشعاع خود قرار میدهد
ارسال به دوست